یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور
مردادماه سالروز ورود تاریخی و شورآفرین آزادگان به خاک میهن اسلامی، یادآور خاطرات بیاد ماندنی عزیزانی است که بهترین لحظات عمر و جوانی خود را در زندان های رژیم بعثی عراق سپری نمودند، دلاورانی که زیر شکنجه های دشمن ایستادگی نموده و بعض آنان در دیار غربت مانند امام موسی بن جعفر(علیه السلام) در زندان به فیض شهادت رسیدند. ماجرای زندگی و دوری آنان از وطن اسلامی یادآور داستان حضرت یعقوب و حضرت یوسف(علیهم السلام) است. گویا تاریخ دوباره تکرار شده و یعقوب های زمان به فراق یوسف های خود مبتلا شدند. پدران و مادران گرانقدری که مدت ها از سرنوشت فرزندان خود بی خبر بوده و سالها چشم به راه آمدن فرزند لحظه شماری می کردند، بعضی از آنان نیز قبل از بازگشت فرزندان خود دیار فانی را ترگ گفته و به عالم باقی رسیدند.
داستان زندگی آزادگان غیور به داستان حضرت یوسف(علیه السلام)شباهت دارد. حضرت یعقوب(علیه السلام) مدت های زیادی چشم انتظار آمدن فرزند عزیزش بود و دیدگان حضرت در فراق یوسف سفید شد؛ قرآن کریم در این باره می فرماید:«وَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ يَا أَسَفَى عَلَى يُوسُفَ وَابْيَضَّتْ عَيْنَاهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ كَظِيمٌ[یوسف/ ۸۴] و از آنها روي برگرداند و گفت وا اسفا بر يوسف!، و چشمان او از اندوه سفيد شد اما او خشم خود را فرو مي برد (و هرگز كفران نمي كرد).» «قَالَ إِنَّمَا أَشْكُو بَثِّي وَحُزْنِي إِلَى اللّهِ وَأَعْلَمُ مِنَ اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ[یوسف/ ۸۶] گفت من تنها غم و اندوهم را به خدا مي گويم (و شكايت نزد او ميبرم) و از خدا چيزهائي مي دانم كه شما نمي دانيد.»
حضرت یعقوب به فرزندانش گفت: برويد و از يوسف و برادرش تفحص كنيد. «يَا بَنِيَّ اذْهَبُواْ فَتَحَسَّسُواْ مِن يُوسُفَ وَأَخِيهِ وَلاَ تَيْأَسُواْ مِن رَّوْحِ اللّهِ إِنَّهُ لاَ يَيْأَسُ مِن رَّوْحِ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ[یوسف/ ۸۷] پسرانم! برويد و از يوسف و برادرش تفحص كنيد، و از رحمت خدا مايوس نشويد كه از رحمت خدا جز قوم كافر مايوس نمي شوند.» پدر و مادر و خانواده آزادگان نیز مدت ها در جستجوی فرزند خود بوده و از هر جا که امید داشتند، سراغ فرزند خویش را می گرفتند. و سرانجام تقوی و صبر آزادگان نتیجه داده و خداوند پاداش صبر و استقامت رزمندگان اسلام را عطانموده و آنها را به آغوش خانواده بازگرداند. همانگونه که حضرت یوسف به برادران هنگام معرفی خود فرمود: «منم يوسف! و اين برادر من است خداوند بر ما منت گذارده، هر كس تقوي پيشه كند و شكيبائي و استقامت نمايد (سرانجام پيروز ميشود) چرا كه خداوند پاداش نيكوكاران را ضايع نمي كند.»
«قَالُواْ أَإِنَّكَ لَأَنتَ يُوسُفُ قَالَ أَنَاْ يُوسُفُ وَهَذَا أَخِي قَدْ مَنَّ اللّهُ عَلَيْنَا إِنَّهُ مَن يَتَّقِ وَيِصْبِرْ فَإِنَّ اللّهَ لاَ يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ[یوسف/ ۹۰] گفتند آيا تو همان يوسف هستي؟! گفت (آري) منم يوسف! و اين برادر من است خداوند بر ما منت گذارده، هر كس تقوي پيشه كند و شكيبائي و استقامت نمايد (سرانجام پيروز ميشود) چرا كه خداوند پاداش نيكوكاران را ضايع نمي كند.» حضرت یوسف به برادران فرمود: «اين پيراهن مرا ببريد و به صورت پدرم بيندازيد، بينا ميشود، و همگي خانواده نزد من آئيد.[یوسف/ ۹۳]»
«وَلَمَّا فَصَلَتِ الْعِيرُ قَالَ أَبُوهُمْ إِنِّي لَأَجِدُ رِيحَ يُوسُفَ لَوْلاَ أَن تُفَنِّدُونِ[یوسف/ ۹۴] هنگامي كه كاروان (از سرزمين مصر) جدا شد پدرشان (يعقوب) گفت من بوي يوسف را احساس مي كنم اگر مرا به ناداني و كم عقلي نسبت ندهيد!»
مژده وصل
و سرانجام دست قدرت الهی این جوانان عزیز را از چنگال دشمن بعثی رهایی بخشیده و مژده آمدن آنان دلهای خانواده آن عزیزان و مردم ایران اسلامی را شادنمود. «فَلَمَّا أَن جَاء الْبَشِيرُ أَلْقَاهُ عَلَى وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِيرًا قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ مِنَ اللّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ[یوسف/ ۹۶] اما هنگامي كه بشارت دهنده آمد، آن (پيراهن) را بر صورت او افكند ناگهان بينا شد، گفت آيا به شما نگفتم من از خدا چيزهائي سراغ دارم كه شما نمي دانيد؟!!»
ضمن گرامیداشت سالروز ورود آزادگان به میهن اسلامی، امیدواریم که قدر دان زحمات شهداء و آزادگان و جانبازانی باشیم که ارزشمندترین گوهر خود را برای آسایش این ملت فدا نمودند.
«اللّهم عجل لولّیک الفرج»
«و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین»
«و آخر دعوانا ان الحمدلله رب العالمین»
مطلب تولیدی